دبیرستان پر ماجرا قسمت1
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
دبیرستان پر ماجرا قسمت1
نوشته شده در شنبه 23 آبان 1394
بازدید : 353
نویسنده : .

هه هه هه(نفس نفس زدن)صبر کنینننننن!هه هه;هی واستیننننننن!منو جا گذاشتییییییییییین هییییییییییییی........!لعنتی!هنوز روز اول نرسیده از سرویس جا موندم!آخه چطوری این همه راه رو پیاده برم؟ولی چاره نداشتم جز اینکه پیاده برم.....راه افتادم.بارون میومد و هوا یکم سرد بود.تقریبا اول های راه بودم که یهو یه ماشین سیاه جلوم توقف کرد.شیشه ماشینه پایین رفت.یه پسر مو سفید با یه ظاهر شیک و مرتب سرشو از شیشه ماشین آورد بیرون:

-سوار شو من میرسونمت!

-اممممم.....نه ....لازم نیست.... خودم میرم... اینطوری راهت دور میشه!

-نگران من نباش راستی کجا میری؟

-مدرسه پینک اسکای

-جدی؟!منم دارم میرم همونجا.پس سوار شو دیگه هم زودتر می رسی هم زیر بارون خیس نمیشی!

-آمممم...باشه...ممنون...!

هر جوری که بود سوار ماشینش شدم و راه افتادیم.پسره رانندگیش حرف نداشت!سریع ولی با احتیاط.بلاخره رسیدیم مدرسه.تو حیاط داشتم با نینا و چیبی که تازه باهاشون دوست شده بودم حرف میزدم که ناظم اومد و یه سری برگه بهمون داد بعد گفت که این شماره هایی که بهتون داده میشه شماره خوابگاه هاتون هست و اگه دیدید شماره بعضیاتون مشترکه یعنی هم اتاقی هستین.وقتی شماره ها رو دادن به شماره خودم نگاه کردم:خوابگاه118.وای خدا باید با آسانسور می رفتم.تو حیاط مدیر و چند تا از معلم ها اومدن و یه سری سخنرانی کردن.بعد رفتیم تو اتاقامون.در اتاق رو که باز کردم بجای خوابگاه یه اتاق شیک و بزرگ بود!همینطوری که داشتم نگاه میکردم یهویی در باز شد و یه دختر با موهای زرد وارد شد.برگشتم و گفتم:

-سلام!به نظرم تو باید هم اتاقی جدید من باشی درسته؟من آنجلا هستم و شما؟

-لی لی.

یهو یه دختر دیگه هم اومد تو اتاق.رفتم طرفش:

-سلام.من آنجلام.شما؟

-من پاملام

ویه دختر دیگه به اسم هانترس.کلا چهار تا تو یه اتاق.بعد آشنایی با هم اتاقی های گرامی(البته خیر سرم!) در خوابگاه رو زدن و بعد معلم ریاضیمون خانم واتسون اومد تو و یه برگه هایی دستمون داد.نوشته ی روی برگه:

لیست قانون های مدرسه.                          روز بخیر

1-ازصبح ساعت7تا12ظهر کلاس درس.

2-ساعت12:30تا2بعد از ظهر کلاس های تیزهوشان

3-ساعت5بعد از ظهر همه توی خوابگاه هاتون.

4-آوردن گوشی و...آزاده!

برنامه:

شنبه یکشنبه تعطیل

دوشنبه:ریاضی_تاریخ_هنر_علوم_عربی!(خخخخخخ)

سه شنبه:ریاضی_تاریخ_دیکته_علوم_ورزش

چهارشنبه:هنر_ریاضی_عربی_هندسه_تاریخ

پنجشنبه:مسابقه_ورزش_ورزش_هنر_(کلا تفریح!)

جمعه ها آزاده میتونید نیاید مدرسه اونایی که کلاس های خارج از درس دارن(مثلا میخوان فرانسوی یاد بگیرن) میان!

تو زنگ تفریح  چند تا کتاب دستم بود همینطوری داشتم کتاب میخوندم و راه میرفتم که یهو خوردم به یه نفر!کتابام پخش زمین شد آبمیوه ای که دستم بود افتاد زمین بعد حواسم نبود پام اومد روش سر خوردم و محکم افتادم رو طرف!دستم رو گذاشتم رو سرم بعد سرمو آوردم بالا ببینم کی بوده یهو دیدم همون پسرس که منو رسوند مدرسه!هر دو تامون سرخ شدیم پسره بادستپاچگی گفت:

-من....من واقعا معذرت میخوام... حالت خوبه؟

-آ....آره من خوبم.... چیزیم نشده

-بزار بلندت کنم!

-نه خودم بلند میشم

پسره وسایلمو جمع کرد بعد داد دستم همون موقع پرسید:

- آممم... میشه اسمتو بهم بگی؟

-آنجلا....اسمم آنجلاست

-منم اسکای هستم

20دقیقه بعد زنگ خورد.از اسکای خداحافظی کردم و رفتم تو کلاس.بعد شماره نیمکت هامونو دادن یعنی جایی که باید بشینیم.وقتی نشستم رو نیمکتم دیدم اسکای رو نیمکت پشتی من نشسته و برام دست تکون میده.بعد خانم واتسون درباره ی این مدرسه و فعالیت هاش و این چیزا(دوباره سخنرانی!)حرف زد و یکم مقدمه درسایی رو که قرار بود بعدا یاد بده برامون گفت.زنگ تفریح خورد.....

من و لی لی و هانترس و پاملا داشتیم درباره ی اینکه هر کی کجای اتاق رو بگیره جر و بحث می کردیم!ناظم هم مشغول نظارت رو کار بچه ها بود که یه دفعه صدای داد و فریاد تریکسی دختر لوس و حسودی که تو تابستون هم مدام در حال اذیت کردن من بود بلند شد:

-خانم ناظم!....خانم ناظم!بیاین سالن نمایش رو ببینین!نگاه کنین شایلی چقدر برای تزئین اینجا زحمت کشیده بود

  اما آنجلا همش رو خراب کرده!من برای اثبات این حرفم مدرک هم دارم!

بعد یه پوشه پر از کاغذ نشون ناظم داد.من یواشکی داشتم نگاه می کردم.تریکسی دروغ میگفت.اگه ناظم باور کنه معلومه که خیلی ساده لوحه و به درد ناظم بودن نمی خوره!ولی ناظم باور کرد و اومد بازوی منو محکم گرفت و کشون کشون برد دفتر مدیر.تو دفتر مدیر:

-آنجلا راستش رو بگو چرا این کارو کردی؟هدفت از این کار چی بود؟

- من با گریه:خانم ناظم باور کنین کار من نبوده....من داشتم با هم اتاقی هام حرف می زدم....اون دروغ میگه....اون...

-چرا به من دروغ میگی؟اگه کردی بگو کردم دیگه دروغ گفتن نداره.

-آخه....کار من نیست...باور کنین راست میگم....

-پس این عکسا چیه؟اینا که دیگه الکی نیست!بیا نگاه کن.این تویی مگه نه؟نیستی یا هستی؟شاهدی برای اثبات بی گناهیت داری؟

-آ...آره این منم اما....نه ندارم ولی....

یهو صدای در اومد و اسکای وارد دفتر شد:

-من شاهدم خانم ناظم!نگاه کنید...این عکسا الکیه...عکس اصلی اینه که آنجلا با کیارا داشته فوتبال تمرین می کرده!....عکس آنجلا رو از رو این قیچی کردن و چسبوندن روی این عکسا که مدرک قلابی تریکسیه....

و بعد اسکای عکسمو از روی عکس قلابی کند و زیر عکس من عکس تریکسی بود.

ناظم:آنجلا.تو موفق شدی بی گناهیت رو ثابت کنی.می تونی بری.

من پریدم بغل اسکای!:

-وای ازت ممنونم نمیدونم چطوری جبران کنم!

بعد به خودم اومدم و خودمو کشیدم کنار.بعد آهسته گفتم:ممنون. و از لپ بوسش کردم!بیچاره اسکای عین لبو سرخ شده بود!خودمم سرخ شدم آخه تا حالا همچین حرکتی تو عمرم نزده بودم!توی خوابگاه:

هانترس:ببینم چی شد؟تونستی بی گناهیت رو ثابت کنی؟!

پاملا:چطوری فهمیدن کار تو نبوده؟!

من:آممم....خب آره....اسکای کمکم کرد!...

لی لی هیچی نمیگفت فقط مشغول ور رفتن با لب تابش بود!

هانترس:اسکای دیگه کیه؟نکنه که.....

پاملا:عاشق شدی؟!!!

من عین لبو:نههههههه...معلومه که نه!

هانترس:حرف زدنت مشکوکه!یه چیزی شده ها!

یهو هانترس و پاملا با هم شروع کردن به داد زدن جوری که همه بشنون!(دوباره این کرما فعال شدن!):

((آنجلا عاشق شده!آنجلا عاشق شده!))

 من از از کرم ریزی اینا اعصابم خورد شده بود:

بسهههههههههههههههههههههههه!!!!!!آره عاشق اسکای شدم راحت شدینننننننننن؟؟!!!(اینقدر بلند داد زدم هر کی بود و نبود شنید!)

همون موقع که داد زدم اسکای داشت می رفت تو خوابگاهشون بعد صدای منو شنید!نصف دخترا برگشتن سمت من بقیه هم چه دختر چه پسر برگشتن سمت اسکای!منم یهویی دویدم سمت خوابگاه و درو از پشت محکم بستم......ادامه دارد...

ببخشید چرت بود!



:: برچسب‌ها: مدرسه ی پر ماجرا ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: